درام

داستان مردی را روایت می کند که به یک بیماری لاعلاج مبتلا شده است. وی سعی می کند با راه حلی آزمایشی از همسر و پسرش در مقابل غم و اندوه محافظت کند. او با سرنوشت و فداکاری در حال دست و پنجه نرم کردن است.

داستان دو جوان به نام لیلا و رضا را روایت میکند. لیلا و رضا در یک مراسم سنتی پخت شعله زرد با همدیگر آشنا شده و پس از مدتی ازدواج میکنند. با گذشت مدت زمانی رضا متوجه می شود که لیلا نمی تواند صاحب فرزند شود. لیلا به اصرار مادر رضا راضی به ازدواج دوم رضا می شود.

این فیلم روایتگر داستان دو دزد سالخورده کهنه کار است که پس از سال ها از زندان آزاد می شوند. پس از آزادی به امید گرفتن سهمشان از آخرین دزدی که سال ها قبل با همدستی یک زن انجام داده بودن به سراغ او می روند اما متوجه می شوند که تمامی پول رو او برای بازی در یک فیلم هزینه کرده است. پیرمرد ها بر خلاف میلشان دوباره مجبور به دزدی می شوند اما حالا دیگر از زمان آن ها خیلی سال گذشته و ابزار های الکترونیکی و جدید مانع از موفقیت آن ها می شود.

در دهه‌های 1970 و 1980، تامی فی و جیم باکر از آغازی فروتنانه برای ایجاد بزرگترین شبکه پخش مذهبی جهان و یک پارک موضوعی برخاستند و به دلیل پیام عشق، پذیرش و رفاه مورد احترام قرار گرفتند.

نامه ای عاشقانه به روزنامه نگاران در پاسگاه یک روزنامه آمریکایی در یک شهر خیالی قرن بیستم فرانسه که مجموعه ای از داستان های منتشر شده در "مجله اعزام فرانسه" را زنده می کند.

در یکی از شهر های دور افتاده ی اورگان، یک معلم راهنمایی به همراه برادر کلانترش درگیر یک دانش آموز عجیب و غریب شده اند که راز های تاریکی را مخفی کرده است. این ماجرا آن ها را به یک موجود افسانه ای می رساند که..

داستان فیلم در مورد دیدار غیر منتظره دو دوست دبیرستان است که دیدار مجدد آن‌ها باعث پدیدار شدن یک وسواس متقابل که هر دو واقعیت ساخته شده آنها را تهدید می‌کند می‌شود.

این فیلم داستان یک استاد ادبیات انگلیسی به نام «جان کیتینگ» را روایت میکند که سعی دارد با استفاده از شعر دانش آموزان مدرسه شبانه روزی اش را با دنیای جدیدی از ابراز وجود تشویق کند.

فیلم داستان ترسناک زنی را روایت می کند که در یک روستای دور افتاده در کشور ولز از مهمامان ممتازی به صرف شام پذیرایی میکند. هیچ کدام از مهمانان نمیدانند که این آخرین شام زندگیشان است.

فیلم داستان یک جوان 18 ساله به نام ماتئوس است که برای فراهم کردن یک زندگی مرفح تر و بهتر شغلی را در یک انبار زباله در سائوپائولو می پذیرد. اما پس از مدتی متوجه می شود که در دنیای بی رحم قاچاق انسان گرفتار شده است.