زمانی که هو یوانجیا جوان و تهاجمی بود، فکر می کرد هنرهای رزمی مهم ترین هستند. هنگامی که به نونگ جینسون، جوانی مترقی که اصلاح طلبان را همراهی می کرد، کمک کرد، به تدریج فهمید که آنچه واقعاً اهمیت دارد کمک به کشور و مردم است. برای اینکه در تیانجین جای پایی داشته باشد، هو یوانجیا هفت نفر از آنها را شکست داد. و هنگامی که او با یولان رقابت کرد، توسط یوان تینشان، یک مرتجع دربار امپراتوری قاب گرفت. در این لحظه آقای تان، رهبر اصلاح طلبان در مسیر پایتخت به تیانجین آمد. هوو یوانجیا مسئول اسکورت او تا پایتخت بود. در طی این ماموریت نفس گیر، هو یوانجیا می فهمد که در این دوران، همه درگیر و مسئول این کشور بودند.