زمانی که هو یوانجیا جوان و تهاجمی بود، فکر می کرد هنرهای رزمی مهم ترین هستند. هنگامی که به نونگ جینسون، جوانی مترقی که اصلاح طلبان را همراهی می کرد، کمک کرد، به تدریج فهمید که آنچه واقعاً اهمیت دارد کمک به کشور و مردم است. برای اینکه در تیانجین جای پایی داشته باشد، هو یوانجیا هفت نفر از آنها را شکست داد. و هنگامی که او با یولان رقابت کرد، توسط یوان تین‌شان، یک مرتجع دربار امپراتوری قاب گرفت. در این لحظه آقای تان، رهبر اصلاح طلبان در مسیر پایتخت به تیانجین آمد. هوو یوانجیا مسئول اسکورت او تا پایتخت بود. در طی این ماموریت نفس گیر، هو یوانجیا می فهمد که در این دوران، همه درگیر و مسئول این کشور بودند.

سال 2085 است. مرد جوانی، یکی از معدود بازماندگان جامعه بشری قدیم، برای یافتن دیگران سفری طولانی را آغاز می کند.

در یک صبح روز هفته در حومه آرام آکرون، اوهایو، شهر از خواب بیدار می شود و متوجه می شود که ریچل ترنر و پسرش، ایوان، در طول شب به طرز وحشیانه ای به قتل رسیده اند. اندکی بعد، دنی ترنر پس از اینکه جان خود را گرفته است، در ماشینش در پایین دره پیدا می شود.

جیک کارآگاه خصوصی لس آنجلسی و متخصص در امور افشای خیانت های زناشویی است که توسط زنی که خود را خانوم مالوری معرفی می کند استخدام می شود تا پرده از راز خیانت شوهر او بردارد.

حماسه ابدیان، نژادی از موجودات فناناپذیر که بر روی زمین زندگی می کردند و تاریخ و تمدن های آن را شکل دادند.

مایکل کورلئونه را که اکنون در دهه 60 زندگی خود قرار دارد، دنبال می کند تا خانواده اش را از جنایت رها کند و جانشین مناسبی برای امپراتوری خود پیدا کند.

زندگی اولیه و حرفه ویتو کورلئونه در دهه 1920 شهر نیویورک به تصویر کشیده می شود، در حالی که پسرش، مایکل، گسترش می یابد و کنترل خود را بر سندیکای جنایات خانوادگی محکم می کند.

سال 1958. «مایکل کورلئونه» (پاچینو) درگیر سرو سامان بخشیدن به امپراتوری ای است که از پدرش، «دون ویتو» (براندو) به ارث برده است. داستان به طور موازی زندگی «مایکل کورلئونه» قبل از انقلاب کوبا و زندگی «ویتو کورلئونهٔ» جوان، مهاجرت او از سیسیل به آمریکا را روایت می کند.

یک روزنامه‌نگار مشهور، که شغل پرمشغله و زندگی شخصی‌اش را دستکاری می‌کند، با یک تصادف رانندگی عجیب زندگی‌اش را به هم می ریزد..

یک تریلر روانشناختی دوران بلوغ که واقعیت ناراحت کننده بچه ای را به نمایش می گذارد که خانواده اش را در سوراخی در زمین اسیر می کند.