480

فیلم، به دنبال برادران ترتل می‌باشد که در حال کسب عشق شهر نیویورک هستند در عین حال که با یک ارتش از موجودات نیمه‌انسانی مقابله می‌کنند.

در دوران طوفانی بسیار خشن، دو برادر جنایتکار که در حال فرار هستند، پناهگاه خود را در یک مزرعه ویرانه و بی‌جان می‌جویند. با گروگان گرفتن خانواده‌ای که در این مکان ساکن هستند، آنها متوجه می‌شوند که این خانه رازهای تاریک و مخفی خود را نیز نگهداری می‌کند.

"سگبند" فیلمی کمدی و اجتماعی به کارگردانی مهران احمدی است. این فیلم، آخرین بازی سیروس گرجستانی در سینما بود. داستان این فیلم درباره دو برادر است که پس از فوت پدرشان به طور غیرقانونی ثروت می‌آورند. عنوان "سگبند" از یکی از تکنیک‌های کشتی گرفته شده است.

داستان فیلم "بدون تعیین وقت قبلی" حول شخصیت یاسمین می‌گردد که در شش سالگی همراه با پسرش به آلمان (مونیخ) مهاجرت کرده است. اکنون، با فوت پدرش، مجبور است پس از سی سال به ایران بازگردد؛ جایی که خاطرات و چالش‌هایی از دوران گذشته او را به یاد می‌آورد.

جلیل و جلال دو برادرند که یکی از آنها در تاکسی اینترنتی و دیگری در استخری به نام بخارست کار می‌کند. جلیل قصد دارد با پیج اینستاگرامی اش کسب درآمد کند، از این رو دست به گرفتن ویدئوهای دوربین مخفی خطرناک می‌زند. یکی از این دوربین مخفی‌ها که در استخر گرفته شده، او را در مخمصه بزرگی گرفتار می‌کند که منجر می‌شود وارد دردسرهایی شوند.

تای وارن، یک فروشنده اسباب‌بازی محبوس در تنگدستی بود، تا اینکه با همکاری سه زن، ایده‌اش را به اشتهای بیشترین دیوانگی اسباب‌بازی در تاریخ تبدیل کرد.

این فیلم راوی مقاومت و ایثار زنان در روزهای پرتلاطم ابتدایی جنگ است و با بازسازی تصاویر زنده و مستند از نبرد خانه به خانه خرمشهر، اولین تصویر سینمایی با نگاه زنانه از آن مقاومت را خلق کرده‌است.

وقتی یوکسوآن (با بازی چن فیو) پس از سال‌ها دوست کودکی‌اش شویان (با بازی ژو یه) را ملاقات می‌کند، دوستی‌شان به سرعت به عشق تبدیل می‌شود. اما مدت زمان کوتاهی پس از آن، یک تصادف خودرو جان شویان را می‌گیرد. با احساس عمیق اندوه، یوکسوآن آرزو می‌کند خودش را به گذشته بازگرداند تا به آخرین روزی که با هم دیدار کرده‌اند برگردد. آیا تجدید دیدار یا جدایی، کدامیک از سرنوشت نهایی آن‌ها خواهد بود؟

زندگی معمولی نوجوانی به نام مارینت در پاریس به شگفت‌انگیزی تبدیل می‌شود زمانی که او به لیدی‌باگ تبدیل می‌شود. او به قدرت‌های جادویی خلق مجهز می‌شود و باید با کات نوآر، شخصیت مخالف او، همکاری کند تا پاریس را از آسیب‌های یک خلافکار جدید نجات دهد که هرج و مرجی را به شهر وارد می‌کند.

گذشته مستی برت 20 سال بعد با او تلاقی می‌کند، زمانی که او و پدرش توسط کسانی که برت بی‌درستی در مورد آن‌ها 20 سال پیش در دوران تحصیل در روسیه مست بوده ربوده می‌شوند.