ترسناک

بر اساس همان داستان عامیانه ای که دیزنی در دهه 1950 برای کودکان به روز و محبوب کرد.

یک نوجوان هندی-آمریکایی که با هویت فرهنگی خود مبارزه می‌کند، با بهترین دوست سابق خود دچار مشکل شده و در این فرآیند، به طور ناخود آگاه یک موجود شیطانی را آزاد می‌کند که با تغذیه از تنهایی او قدرت خود را افزایش می‌دهد.

یک روان‌پزشک به یکی از بیماران جوانش علاقه‌مند می‌شود، که بعدها متوجه می‌شود با یک نفرین باستانی در ارتباط است.

عروسک خیمه شب بازی، یک قاتل محکوم به اعدام، همیشه بی گناه خود را حفظ می کرد و این که وقتی قربانیانش را سلاخی می کرد، نیروی شیطانی بدن او را کنترل می کرد. اکنون میکال، دختر قاتل، شروع به شک می کند که ممکن است ...

در یک روستای دورافتاده، دو برادر مردی را که با شیطان آلوده شده بود، در حالی که در حال تولید شر بود، پیدا می‌کنند. آن‌ها تصمیم می‌گیرند از مرد خلاص شوند، اما فقط در پخش آشوب موفق می‌شوند.

وقتی دو دختر به جنگل‌ها می‌روند و سه روز بعد بدون هیچ خاطره‌ای از اتفاقی که با آن‌ها افتاده است، به خانه بازمی‌گردند، پدر یکی از دخترها به دنبال کریس مک‌نیل می‌گردد. کریس که به دلیل آنچه پنجاه سال پیش به دخترش افتاده بود، برای همیشه تغییر کرده است.

داستان 17 ساله جیمی را روایت می‌کند که به طور تصادفی به سال 1987 سفر می‌کند. او به دنبال قاتل “Sweet Sixteen” است که پس از 35 سال به دنبال قربانی جدیدی است. جیمی تصمیم دارد قبل از آغاز قتل‌ها، قاتل را متوقف کند.

یک جان بیمار و متاثر از ناامیدی به مکزیک می‌رود تا در امید به درمان معجزه‌آسا برای سرطانش، به یک روش پزشکی خطرناک و آزمایشی بپردازد، تا اینکه متوجه می‌شود که کل عملیات یک کلاهبرداری برای کلاهبرداری از آسیب‌پذیرترین افراد است.

در سال ۱۹۶۹، جاد کرندال رویای ترک لودلو، مین را در خود دارد، اما به زودی رازهای پنهانی که درون آن پنهان شده‌اند را کشف می‌کند و مجبور می‌شود روایت تاریک یک داستان خانوادگی را که او را برای همیشه با لودلو وابسته خواهد کرد، مواجه شود.

وقتی یک راهبه در یک کلیسای دورافتاده ادعا می‌کند که بارداری را تجربه کرده است، کلیسا تیمی از کشیش‌ها را برای تحقیق فرستاده و نگران یک پیش‌گویی باستانی می‌شود که می‌گوید یک زن توأم پسر خواهد داشت: یکی مسیح و دیگری دشمن مسیح.